Heart Signal 3 2020

 

کاش این برنامه ها کلاً یه بخش ثابت می شد که مثل سریال ها همیشه باشه! از وقتی اینا رو دیدم دیگه اصلاً سریال به چشمم نمیاد! و دستم به سریال دیدن نمی ره!

فرق این یکی با قبلی ها این بود که تایمش 1 ماه بود و هیچ کدوم از شرکت کننده ها همو نمی شناختن. و مثل همه ی قبلی ها اینم عالی بود! ^_^ و رفت تو لیست + دارها. اصلاً این برنامه ها واسه خودشون تو قلبم یه پوشه جدید باز کردن! :))))) خیلی خوب بود که توی استودیو یون شی یون بود! خیلی گوگولیه همونطور که توی سریال ها گوگولیه! ^_^

یه چیزی که دائم تو ذهنم بود، مخصوصاً از وقتی کانگ یئول اومد، هیون گیو بود... همش به این فکر می کردم اگه هیون گیو تو همچین برنامه ای بود... اگه این همه تایم داشت، باز دلش نمی خواست با کس دیگه ای آشنا شه؟ با کس دیگه ای سر قرار نمی رفت؟ همچنان بقیه رو رد می کرد؟ دو دل نمی شد؟ اگه دختره ازش خوشش نمی اومد باز تا آخر به دوست داشتنش ادامه می داد؟ هیون گیو پر رنگ ترین شخصیت دنیاست توی ذهنم! واسه همین همش دلم می خواست ببینمش تو موقعیت های مختلف! ولی خب. هیون گیو رو بودن تو اون موقعیت و اون سرنوشت جذاب کرده بود! :) با اینکه دلم نمی خواست برم اینستاهاشون رو ببینم ولی همون موقعا رفتم متاسفانه. :ذی همه رو یه نگاهی کردم ولی لایک و سیو هام برای هیون گیو و هه اون، باعث می شه گاهی توی اکسپلورم بیان. و گاهی چک می کنم و می بینم هنوز با همن و چشمام قلبی می شه. دلم نمی بندم بهشون و دنبالشون هم نمی کنم و هیچ توقعی هم ندارم. بسکه تموم شدن عشق ها رو دیدم هزار بار و تو ذوقم خورده. در نتیجه اگه اتفاق بدی بیفته خیلی ناراحت نمیشم ولی خب ذوق هم می کنم ازینکه هنوز با همن! و خب کانگ یئول از خیلی نظرا شبیه هیون گیو بود. و خیلی شخصیت جذابی بود. البته بعضی خصوصیت هاشو دوست نداشتم ولی نسبت به بقیه آدمایی که تمام این سال ها دیدم تو سریال و برنامه ها، خیلی شبیه هیون گیو بود و مثل هیون گیو یه پا شخصیت اصلی دراما بود! :))

همه اینا رو گفتم که ... اسپویل!(اگه می خوایین ببینید این پارگرافو نخونید می خوره تو ذوقتون!)

داستان شون خوب شروع شد! کم کم جلو رفت و آخرش هم خوب بود ولی توی قسمت ویژه ی آخر برنامه حسابی خورد توی ذوقم وقتی دیدم که دیگه با هم نیستن! چون راستش توی پسرا هان گیول و کانگ یئول رو دوست داشتم و خب هان گیول بیشتر! :دی و توی دخترا هم عاشق مین جه بودم! :) پس زوج اینا رو خیییییییییییییلی دوست داشتم! ولی خب آخرش خورد تو ذوقم! ولی بعدش دیدن جی هیون و کانگ یئول با هم باز چشمامو قلبی کرد! :) اینکه کانگ یئول همیشه منو یاد هیون گیو می انداخت و دیدم بعد از برنامه هم هنوز با همن خیلی ذوق کردم! ^_^

کم پیش اومد در طول برنامه چیزی بنویسم. و پشت سر هم ساعت ها می دیدمش و مثل قبلنا باز این پیش اومد که یه لحظه که استپ زده بودم فکر کردم نصفه شبه و نگاه کردم به بالکن دیدم ظهره! :دی و زمان به کل از دستم در می رفت. از فردا نمی دونم چیکار کنم با فقدان Heart Signal! :(( نکته ی بدی هم که وجود داره اینه که فصل 1 و 2 ترجمه نشده و بخاطر همین ندیدم! :( مترجم های عزیز لطفاً بکشید یکم از سریال ها بیرون، این برنامه ها رو ترجمه کنید جان هر کی دوست دارید. :((

اینم یه سری چیزا که نوشتم که باز به کانگ یئول ربط داره! :دی

اولین جایی که برام خیلی جالب بود و یادم افتاد که اِ یه چیزی بنویسم از برنامه، اونجا بود که کانگ یئول و گا هیون رفتن رستوران! و بحث می کردن درباره خوردن گل روی غذا! خیییییلی بامزه بود! :)

وقتی کانگ یئول، آن نا رو صدا کرد و گفت بعد از ناهار با جی هیون، نمی تونه با اون بره کافه واااااو.... یاد هیون گیو افتادم و چقدر خوشم اومد ازین کارش! :(

کلاً اگه می خواستم با جزئیات بنویسم کلی کلی می تونستم از لحظه لحظه ی کانگ یئول بنویسم! در نتیجه فکر کنم مثلاً بخوام بگم از چیش خوشم نیومد کوتاه تر بشه! :دی مثلاً اینکه خیلی توی جمع شیطونی می کرد جوری که نظر یه تازه وارد هم به محض ورود بهش جلب شد رو دوست نداشتم! این شخصیت خیلی شوخ و شیطونش رو زیاد دوست نداشتم برای بقیه. هر چی فکر می کنم فقط همینش بد بود! :دیییییی اگه یکم آروم می گرفت عالی می شد و برام می شد مثل هیون گیو! :دی

آه فکر کنم توی پوشه ام دیگه برنامه ی این مدلی ندارم همش سریاله.... آه... 어떻게 해야 하지...