Find Me in Your Memory 2020

 

قشنگ بود. اوووم یه دونه ازین آدم روانی‌ها کافیه که من اعصابم بریزه بهم. تو این دیگه کلکسیون بود... یکی از چیزایی که تو این دنیا از همه بیشتر ازش متنفرم همین آدمای روانی‌ان... 

اولاش خیلی اذیت کننده بود یعنی در واقع تا وقتی اون عوضی شرش کم شه کلاً رو اعصاب بود... اَه همش استرس می‌دادن به آدم با این آدم روانی‌ها... ولی آخراش خیلی معمولی شد و حتی توقع داشتم اون روانی اعظم یه حرکتی بزنه ولی به نظرم عجیب بود اون قسمت داستان. نمی‌دونم احساس می‌کنم یهو بار اون همه استرس و اعصاب خردیش از بین رفت و معمولی شد داستان.

به وقتایی که یه خواب ترسناک می‌دیدم فکر کردم. اینکه وقتی از خواب پا می‌شدم همون موقع همچنان می‌ترسیدم ولی وقتی دوباره می‌خوابیدم و بیدار می‌شدم دیگه خوابه اونقدر ترسناک نبود. فکر کردم شاید یادآوری خاطرات این آدما هم اینطوریه. چون نه با گذشت زمان از بین می‌ره نه کم‌رنگ می‌شه و عین بار اوله و دقیق و با جزئیات تو ذهنشون تکرار می‌شه. واسه همین آزاردهنده است. وای حتی فکرش هم آزاردهنده است... وحشتناکه که هیچی رو فراموش نکنی. وحشتناک. واسه اینکه بتونی زندگی کنی و این دنیای مزخرف رو تحمل کنی باید فراموش کنی. یا لااقل کم‌تر و کم‌رنگ‌تر به یادش بیاری.

یاد شرلوک افتادم! یه قسمتی بود که درباره پرونده و اینا بود و اینکه همه تقسیم‌بندی شده تو حافظه‌شه. نمی‌دونم دقیقاً چی بود. من قشنگ نقطه مقابل این مرده‌ام! :| هیچی یادم نمی‌مونه. :/

عاشق شخصیت اول‌هایی‌ام که موهاشون بلنده! :دی وای موهااااااش! ^_^ صداشم که عین یکی از دوبلورهامون بود که نمی‌دونم کی. :دی

4 روز طول کشید دیدنش. عذاب آوره این مدلی سریال دیدن. :( اصلاً یادم نمیاد چی می‌خواستم بنویسم از قسمت‌های اولش. یکی از مزخرف‌ترین چیزای دنیا اینه که مجبور شی لای کتاب رو ببندی و دوباره باز کنی. یکی دیگه از مزخرف‌ترین چیزای دنیا هم اینه که سریال ببینی و استپ بزنی(یا قسمت قبلی تموم شد همون لحظه نری بعدی!) و بعد دوباره ببینی.