Ruler Master of the Mask 2017
دوسِش داشتم... :(
اولِ اول بگم که عاشق هوآگون شدم... :( یعنی کلی گریه کردم براش... همیشه فکر میکردم اینایی که خودشون خوبن ولی خانوادهشون اندازه شیطان بدن و ظلم میکنن به بقیه٬ وسط دوراهیِ دوست داشتنشون و متنفر بودن ازشون چیکار میکنن؟؟... هوآگون عالی بود... حتی تا آخرین لحظه حاضر نشد از همون خانوادهی ظالم جدا شه ولی در مقابل ظلمهاشون سکوت هم نکرد... همش تو فکرم بود که کاش میشد برم اون مزرعهی گلو آتیش بزنم... وفتی هوآگون آتیشش زد... فکر کردم چرا فرار نکرد؟ چرا وایساد تا بمیره؟... و یاد یانگ میونگ افتادم... :(( اون گون هم... با اینکه اولش رو اعصاب بود ولی از وقتی شد محافظ دختره خیلی خوب بود لامصب. :( تا آخرش هم وفادار موند بهش...
یو سئونگ هو هم که دیگه هی میگم هر بار! خیلی دوست دارم بازیشو. هر بارم کلی گریهمو در میاره با اون گریه کردنش. -__- آخرین سریالش رو هم خیلی دلم میخواست ببینم Memorist 2020. ولی ازونجایی که داستانش شبیه He is Psychometric هست و منم He is Psychometric رو به سختی و بدبختی و لعنت کردن نویسنده و سازنده دیدم٬ دیگه نمیخوام این رو ببینم! :(
بخاطر یو سئونگ هو دانلودش کردم چون دیگه سریالهای تاریخی رو دوست ندارم. بسکه زهر و شمشیرکشی و شکنجه و اینا داره نمیتونم ببینم دیگه اعصابم خرد میشه. بعدم داستانش همش مال خیانتهای توی قصره که دیگه حوصلهشونو ندارم. ولی اینو تا شروع کردم و چند قسمتی دیدم اصلاً دیگه به تم تاریخیاش فکر نمیکردم و سریال قشنگی بود برام. و اینکه اصلاً یادم رفته بود این سریالو بخاطر سئونگ هو دانلود کردم و همینطوری شروع کردم دیدنش و تو اولین سکانسی که سئونگ هو رو دیدم با اینکه ماسک هم داشت٬ حتی قبل ازینکه اولین دیالوگ رو تموم کنه و صداشو بشناسم٬ از روی چشمها و لباش شناختمش!!! :دی اونوقت موندم که چطور اون همه آدم نمیتونستن پادشاه رو تشخیص بدن! :| احمقن مگه؟ -__- اگه ماسکش جوری بود که صورتشو کامل میپوشوند باز یه چیزی. بعدم ای سون دومی قدش هم کوتاهتر بود! مگه میشه همه اطرافیان اینقدر خنگ باشن؟! :/ البته من خودم محافظ ای سان اولی رو که ماسک زد و بابای گا اون رو کشت نشناختم! :دی هی فکر کردم خدایا چقدر آشناست ولی نشناختم! :دی ولی خب یه نفر که مدتها صداشو شنیدن و یهو صداش عوض میشه رو مگه میشه نفهمن؟! :|
وااااای اون گا اون خنگ که دیگه نوبره! از بچگی با ای سون دومی دوست بوده! از بچگی!!!! اونوقت لب و چشم به درک از صداش هم نشناختی؟! :/ بعد اونوقت ای سون اولی رو که دیدی قیافشو! چند سال بعد دیدیش باز نشناختی! O_O خدای من!!!!!! مثلاً فکر کردی خدا یه نفرو آفریده که 285٪ شبیه ای سون اولیه؟! نویسندهی دیوانه. -__- بعد ازون طرف اون مرده که دستیار بابای گا اون بود درجا شاهزاده و محافظش رو شناخت! محافظه هم درجا صدای شاهزادههه رو اون اول که فرار کرده بود شناخت!
اونجا که ای سون دومی به دموگ گفت که برای اینکه من پادشاه تقلبی نباشم، اصلیه نباید زنده باشه، حس اینایی که یه خبری میشنون و گوشی از دستشون می افته رو(قبلاً درکشون نمیکردم) قشنگ درک کردم!!! -__-
و این دموگ لعنتی.... شب اول که خوابیدم کابوس دیدم. یادم نمونده بود خوشبختانه ولی خواب خیلی ترسناکی بود. دیشب هم باز خواب دیدم و باز یادم نموند خوشبختانه ولی نه به ترسناکی اون قبلی. چقدر بد بود این ماجراش... خیلی بد... یاد رئیس جانگ افتادم تو کلاس ایته وون. هر دوشون به قدرت رسیدن که از عزیزاشون محافظت کنن ولی اونقدر غرق شدن تو اون قدرت که همون عزیزاشونو بخاطر قدرت فدا کردن...
بازیگر گا اون با اون تیپ سریالهای تاریخی دقیقاً عین بچگیش تو Moon Embracing The Sun بود! :| تو 5 سال هیچ تغییری نکرده قیافش! :دی
نه به گون که هوآگون رو دوست داشت و بخاطر حرف و خواستهی هوآگون٬ محافظ پادشاه شد!! نه به اون ای سون دومی که میدونه گا اون دوستش نداره و پادشاه رو دوست داره ولی بازم زور میگه. :|||| میدونستم ای سون آخرش میمیره... میدونستم میشه مثل شاهزاده یانگ میونگ... :( مثلاً حالا سنت شکنی بشه یه بار تو یه سریالی اینا نمیرن نمیشه؟ :( :/ ولی آخرش که همشونو نشون داد و روحشون اونجا بود خیلی خوب بود. :(
در کل دوستش داشتم با اینکه یکم داستان اون دموگ و کاراش روی روح و روان آدم بود.... ولی این سئونگ هوی لعنتی! ^_^ باید کاپ دوستداشتنیترین پادشاه رو بدن بهش! :دی یعنی بهترین و دوستداشتنیترین پادشاهی بود که تو کل سریال تاریخیها دیدم تا حالا! هوآگون هم که واقعاً یادم نمیاد کسی مثل هوآگون بوده باشه تا حالا که اینقدر دوستش داشته باشم. خیلی دوستش دارم... آ چرا! یی سو تو کلاس ای ته وون! و جی آن تو زندگی طلایی من! سه تاشونو دوست دارم ولی هوآگونو خیلی بیــــــشتر! ^_^ راستی دو بونگ سون رو هم دوست دارم تو Strong Woman Do Bong Soon .
+ رفت تو لیست +دارها!
- star less
- شنبه ۳۱ خرداد ۹۹