The Light in Your Eyes 2019

 

خیلی غم‌ناک بود... اگه می‌دونستم هیچوقت نمی‌دیدمش...

قسمت دوم که تموم شد پاشدم رفتم بیرون از اتاق. یه صدایی اومد و در لحظه به ذهنم رسید که نکنه همون قسمت شاید برای شما هم اتفاق بیافتده؟ که همون لحظه دکتره به مرده داشت می‌گفت دخترشون این بیماری رو داره و پیر به دنیا اومده و اینا. همون‌جا مطمئن شدم که به دیدنش ادامه ندم. اونم چهارشنبه که همینطوریش روز سنگینی بود...

یکم که گذشت گفتم درسته ازون سریال‌هاست که برام عذاب‌آوره ولی حداقل لحظه‌هایی هم داره که باهاش می‌خندی و قابل تحملش می‌کنه. بذار ببینم. شروع کردم دیدنِ بقیه‌اش.

نمی‌تونید حدس بزنید قراره چه اتفاقی بیفته. یعنی عمراً نمی‌تونید تصور کنید نویسنده چه خوابی برای آخرش دیده. و اگه از همون اول دیدین تحمل دیدنش رو ندارید بی‌خیالش بشید. از یه جاهایی عجیب می‌شه. و احساس می‌کنید یه چیزی درست نیست و داره تخیلی می‌شه داستان!(نمی‌گم کجا ولی سکانس تابلوییه) ولی صبر داشته باشید چون دقایق زیادی نمونده که با چنان سورپرایزی روبرو بشید که از غمگین بودن‌های اوایل سریال هم بدتره. و دیگه هیچ خنده‌ای٬ هیچ لحظه‌ای٬ نمی‌تونه بشوره ببره اون حجم از غم و شوکه شدن رو...

اگه به قول مامانِ یانگ سو(یا مترجم!) مثل گرد و خاک زیر کمدین٬ اگه تو دهه بیست زندگی‌تون هیچ غلطی.. ببخشید کار مفیدی!! نکردید٬ اگه حالتون خوب نیست٬ اگه شرایط روحیتون خوب نیست٬ اصلاً اینو نبینید! من حالم معمولی بود دیدمش و اگه موقعی که حالم خوب نبود می‌دیدمش قطعاً تا چند روزی حالم بد بود... الانم البته مطمئن نیستم ناخودآگاهم خوابی برام ندیده باشه. خلاصه که واقعاً ازون مدل سریال عذاب‌آورها بود... شاید واسه آدمایی که حالشون خوبه و اوضاعشون خوبه یه تلنگری باشه که بهتر زندگی کنن. ولی واسه آدمایی که حال و اوضاع خوبی ندارن به نظرم تلنگر که نیست هیچ٬ بیزارتر و ناامیدترشون هم می‌کنه و حالشون رو اساسی بد. ولی اگه حالتون خوبه ببینیدش. به نظرم واسه آدمای عادی یه بار دیدنش خیلی مفیده! در مورد خیلی مسائل. و البته از نظر دیدنِ یه سریالی که ارزش دیدن داره و اصلاً عادی و معمولی نیست.

یعنی یه وقتا اینایی که به سریال‌های کره‌ای دهن کجی می‌کنن و دری وری می‌گن و با شنیدن اسم سریال کره‌ای چشم و ابرو میان؟ دلم می‌خواد می‌شد یه تایتانیک بسازم سوارشون کنم بفرستمشون ته اقیانوس. -__-

خیلی واقعیه. خیلی. اونقدر که دیگه حال آدم رو بهم می‌زنه از دیدن این حجم از نزدیکی بین خودش با خیلی از شخصیت‌های سریال٬ خیلی از لحظه‌های سریال و خیلی از حس‌ها و شرایط و روابط سریال و تشابه‌اش با همه چیزای اطراف آدم. البته برای من اینطور بود. دلم می‌خواد به یادش نیارم و یادم بره دیدنش. :( بازم می‌گم که اگه برمی‌گشتم عقب نمی‌دیدمش. و خوشحالم وقتی حالم بد بود ندیدمش. ولی دیگه من که اینقدر حساسم دیدمش و فعلاً که زنده‌ام! :دی در نتیجه اونایی که فکر می‌کنن اَه چیه موضوعش و تِمِش خسته کننده است و موضوعش جالب نیست و دوست دارن فقط سریال‌های فانتزی و عاشقانه ببینن٬ اتفاقاً حتماً ببینن اینو! بلکه یه چیزی بهشون اضافه شد!

اینم بگم که اگه تازگی مادر بزرگ یا پدر بزرگ یا یه فرد مسن رو از دست دادید و هنوز ناراحتشید یا فرد مسنی رو نزدیکتون در شرایط بدی دارید بهتره فعلاً اینو نبینیدش!