تورنا2

 

بالاخره سینمامون رضایت داد دست از سر مطرب و چشم و گوش بسته برداره. :/ و رفتم تورنا2 رو دیدم! همین‌که فیلم تخیلی باشه برای من کافیه در کل! :)) والا ایران همش بلده دری‌وری‌هایی مثل مطرب و هزارپا بسازه! -__-

اولای فیلم یه صحنه‌ی به شدت چندش‌ناک داشت که اصلاً نمی‌فهمم چرا باید تو یه فیلم کودک و نوجوان همچین صحنه‌ای داشته باشه... حالم هم بد می‌شه بخوام تایپ کنم که چی بود... یادم رفته بودا... کامنت‌های سینما تیکت رو خوندم یادم افتاد لعنتی... >_<

تیکه‌های رقصش رو دوست داشتم. :دی اینکه مثلاً به یه زبون دیگه حرف می‌زدن و زیرنویس می‌شد جالب بود. البته صدای مترجم‌ها از گوشه و کنار سالن شنیده می‌شد که این اصلاً جالب نبود. -__- 

سمت راستم دو تا خانوم بودن که نشسته بودن با هم درد و دل و هی غر غر که چرا فیلم تموم نمی‌شه بچه‌هاشون رو ببرن. سمت چپم هم یه خانم دیگه که هم یه ربع بعد از شروع فیلم اومد با بچه‌اش هم بچه‌اش کلـی حرف می‌زد بلند بلند. -__- و اینکه از گوشه و کنار سالن نور گوشی‌های ملت می‌زد توی چشمم و اذیتم می‌کرد. :( من واقعاً حلالشون نمی‌کنم و اون دنیا یقه‌شون رو می‌گیرم. -___- یعنی چی خب؟ باشه قبول به زور با بچه‌ات اومدی که بچه‌ات یه فیلم کودک ببینه و تو برات چرت و پرته! ولی آیا درسته بشینی اینستا چک کنی و چت کنی و نور گوشیت یکی رو اذیت کنه؟! یا فرت فرت از پرده سینما عکس می گرفتن و فلاش گوشی‌شون می‌افتاد روی پرده و سفیدش می‌کرد. :/ خدایا این ایرانی‌ها نمی‌خوان هیچ‌وقت یکم شعور پیدا کنن؟ :/ یعنی بقیه جاهای دنیا هم ملت همین‌قدر بی‌شعورن؟ آخر دیگه طاقت نیاوردم و به خانم سمت چپی گفتم یکی‌شون رو که از من دور بود و نمی‌تونستم صداش کنم رو صدا کنه و بگه نور گوشیش اذیت می‌کنه. و گفت و زنه گوشیش رو جمع کرد. خانم سمت راستی هم که چند دقیقه‌ای داشت با موبایلش که وسط فیلم زنگ خورده بود حرف می‌زد و توضیح می‌داد که بچه‌ها رو آورده تورنا2 ببینن و باشه وقتی رفتن خونه فلان چیزو چک می‌کنه و خبر می‌ده و آره خوبم ممنون و اینا. :/ وای خدا. -__-

اینقدر فضا گرم بود که همه خیس عرق شدن. از همون اول فیلم حالا مسئولِ سالنه می‌بینه من دارم خودمو باد می‌زنما عین خیالش نیست. آخر فیلم که رفتم می‌گم سالن خیلی گرم بود می‌گه آره الان آقای فلانی گفتن یادمون رفته بود بخاری رو خاموش کنیم و بعد روبشو می‌کنه اون طرف و نادیدم می‌گیره! :| دیوونه خونست اینجا. -__- مجبور شدم وسط فیلم پالتوم رو دربیارم و خوبه زیرش آستین بلند داشتم.‌ :/ مسخره‌ها.

بیشتر از فیلم‌ها همیشه درباره جو سالن حرف می‌زنم بسکه همیشه‌ی خدا رو اعصابه. -__-

فیلم اصلاً به پای آهوی پیشونی سفید نمی‌رسید و آهو یه دونه بود اصلاً! ولی اینم داستانش جالب بود و منتظرم ادامه‌اش رو بسازه و برم ببینم. :))

 

+ هی گفتم این پسره چقدر آشناست‌ها! الان یهو یادم افتاد تو بچه مهندس بوده! اینجا ولی خوشم نیومد از نقشش. لزومی داشت چون نقش نیمه منفی بود این همه بی‌ادب باشه؟ :/