بی‌ستاره

Videos 233

I Love Lee Tae Ri 2012

 

اووووم. خب خیلی لوس بود. فکر کردم که حتماً بخاطر کسی دانلودش کردم چون مال 2012 اِ! ولی خب بازیگرهاشم دیدم و اینطورم نبود. خلاصه که چیز خاصی نداشت. موضوع اون ساعت خورشیدی جالب بود ولی کلیت داستان نه! خب که چی مثلاً این بزرگ شه بعد عاشق یکی 14 سال بزرگتر از خودش بشه و باز دوباره برگرده سر جاش؟! :/ می‌شد یه مدل دیگه ساخت که جالب باشه چون تخیلی بود به هر حال. ولی خب اینطوری هیچ چیز جالبی نداشت و به نظرم ارزش وقت گذاشتن و دیدن نداره.

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • يكشنبه ۱۱ اسفند ۹۸

    Videos 232

    The Secret Message 2015

     

    از اولاش خوشم نیومد. ولی هر چی رفت جلو بهتر شد. بامزه بود دوستش داشتم. :)

    ازین مینی سریال‌های تبلیغاتی بود. بازم لاین! :) ولی دیگه نه فقط بخاطر لاین‌ها! کلاً بامزه بود. :)

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • چهارشنبه ۷ اسفند ۹۸

    Book 7

    دریا قرمز نیست

     

    ازون کتابا بود که حس خوبی برام داشت! یه حسِ غمگینِ خوب! و چقــــــــــدر جالب و بامزه بود. همه چیز دوست‌داشتنی بود توش. احتمال داره حتی بعداً بخرمش! :))

     

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • سه شنبه ۶ اسفند ۹۸

    Book 6

    جان من این کتاب را باز نکن!

     

    کتاب بامزه‌ای بود! :) البته نمی‌دونم برای بچه‌های الان که دیگه هیچی براشون جالب نیست و اونقدر وسیله و کارتون و چیزای مختلف دور و برشون رو گرفته که دیگه با چیزای کوچیک حال نمی‌کنن٬ هم جالب باشه یا نه! ولی بانمک بود. :) البته انتظار یه پایان غافلگیر کننده و جالب رو داشتم که اصلاً اینطور نبود. یه پایان معمولی داشت.

     

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • سه شنبه ۶ اسفند ۹۸

    Book 5

    مشکل زرافه‌ای

     

    چند روز پیش رفتم جایی برای مصاحبه و از فرصتِ زمانِ انتظار استفاده کردم و چند تا کتاب خوندم.

    یکیش مشکل زرافه‌ای بود. خیلی بامزه بود! و به نظرم چقدر کتاب خوب داریم واسه بچه‌ها! مثلاً این کتاب خیلی خوب تفاوت‌ها رو نشون داده بود و آموزنده بود. تصویرهاش هم قشنگ بود و کتاب رنگارنگی بود.

     

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • سه شنبه ۶ اسفند ۹۸

    Videos 231

    تورنا2

     

    بالاخره سینمامون رضایت داد دست از سر مطرب و چشم و گوش بسته برداره. :/ و رفتم تورنا2 رو دیدم! همین‌که فیلم تخیلی باشه برای من کافیه در کل! :)) والا ایران همش بلده دری‌وری‌هایی مثل مطرب و هزارپا بسازه! -__-

    اولای فیلم یه صحنه‌ی به شدت چندش‌ناک داشت که اصلاً نمی‌فهمم چرا باید تو یه فیلم کودک و نوجوان همچین صحنه‌ای داشته باشه... حالم هم بد می‌شه بخوام تایپ کنم که چی بود... یادم رفته بودا... کامنت‌های سینما تیکت رو خوندم یادم افتاد لعنتی... >_<

    تیکه‌های رقصش رو دوست داشتم. :دی اینکه مثلاً به یه زبون دیگه حرف می‌زدن و زیرنویس می‌شد جالب بود. البته صدای مترجم‌ها از گوشه و کنار سالن شنیده می‌شد که این اصلاً جالب نبود. -__- 

    سمت راستم دو تا خانوم بودن که نشسته بودن با هم درد و دل و هی غر غر که چرا فیلم تموم نمی‌شه بچه‌هاشون رو ببرن. سمت چپم هم یه خانم دیگه که هم یه ربع بعد از شروع فیلم اومد با بچه‌اش هم بچه‌اش کلـی حرف می‌زد بلند بلند. -__- و اینکه از گوشه و کنار سالن نور گوشی‌های ملت می‌زد توی چشمم و اذیتم می‌کرد. :( من واقعاً حلالشون نمی‌کنم و اون دنیا یقه‌شون رو می‌گیرم. -___- یعنی چی خب؟ باشه قبول به زور با بچه‌ات اومدی که بچه‌ات یه فیلم کودک ببینه و تو برات چرت و پرته! ولی آیا درسته بشینی اینستا چک کنی و چت کنی و نور گوشیت یکی رو اذیت کنه؟! یا فرت فرت از پرده سینما عکس می گرفتن و فلاش گوشی‌شون می‌افتاد روی پرده و سفیدش می‌کرد. :/ خدایا این ایرانی‌ها نمی‌خوان هیچ‌وقت یکم شعور پیدا کنن؟ :/ یعنی بقیه جاهای دنیا هم ملت همین‌قدر بی‌شعورن؟ آخر دیگه طاقت نیاوردم و به خانم سمت چپی گفتم یکی‌شون رو که از من دور بود و نمی‌تونستم صداش کنم رو صدا کنه و بگه نور گوشیش اذیت می‌کنه. و گفت و زنه گوشیش رو جمع کرد. خانم سمت راستی هم که چند دقیقه‌ای داشت با موبایلش که وسط فیلم زنگ خورده بود حرف می‌زد و توضیح می‌داد که بچه‌ها رو آورده تورنا2 ببینن و باشه وقتی رفتن خونه فلان چیزو چک می‌کنه و خبر می‌ده و آره خوبم ممنون و اینا. :/ وای خدا. -__-

    اینقدر فضا گرم بود که همه خیس عرق شدن. از همون اول فیلم حالا مسئولِ سالنه می‌بینه من دارم خودمو باد می‌زنما عین خیالش نیست. آخر فیلم که رفتم می‌گم سالن خیلی گرم بود می‌گه آره الان آقای فلانی گفتن یادمون رفته بود بخاری رو خاموش کنیم و بعد روبشو می‌کنه اون طرف و نادیدم می‌گیره! :| دیوونه خونست اینجا. -__- مجبور شدم وسط فیلم پالتوم رو دربیارم و خوبه زیرش آستین بلند داشتم.‌ :/ مسخره‌ها.

    بیشتر از فیلم‌ها همیشه درباره جو سالن حرف می‌زنم بسکه همیشه‌ی خدا رو اعصابه. -__-

    فیلم اصلاً به پای آهوی پیشونی سفید نمی‌رسید و آهو یه دونه بود اصلاً! ولی اینم داستانش جالب بود و منتظرم ادامه‌اش رو بسازه و برم ببینم. :))

     

    + هی گفتم این پسره چقدر آشناست‌ها! الان یهو یادم افتاد تو بچه مهندس بوده! اینجا ولی خوشم نیومد از نقشش. لزومی داشت چون نقش نیمه منفی بود این همه بی‌ادب باشه؟ :/

  • ۱ پسندیدم
    • star less
    • سه شنبه ۲۹ بهمن ۹۸

    Videos 230

    My Lovely Girl 2014

     

    اول اینکه اونقدر آخرش مسخره و مزخرف و لوس و دری‌وری بود که انگار نویسنده قهر کرده گفته قسمت آخرو نمی‌دم بهتون و مجبور شدن یکی رو از تو خیابون بیارن که براشون پایان بنویسه. -___- در نتیجه اصلاً کل سریال برفنا رفت و هیچ نظری ندارم. :/

    دوم اینکه از اول سریال کشتم خودمو نفهمیدم نقش اصلی قبلاً چی بازی کرده بوده. و الان بعد از سرچ کردن... یعنی باورم نمی‌شه این اون دیوونه‌ی رو اعصابِ حال بهم زنِ مزخرف بوده... >_< وای خدای من... نمی‌تونم هضم کنم این اتفاقو. :/ چقدر متنفر بودم ازش تو the fugitive: plan b. وای اصلاً بی‌خیال. -__- اینجا خوب بودا. :/ ولی فهمیدم اونه حالم بهم خورد. -__-

    ال؟ -__- اونم نشناختم هر چی فکر کردم. :/ وااااااو چطوری Angel's Last Mission Love رو یادم نیومد؟ :/ حالا لامصب مطمئنم اگه تمام سریالایی که دو سال پیش دیدم رو بخوام الان باز دوباره ببینم٬ همون شروع که بشه تک تکِ سکانس‌ها و اتفاق‌ها و آخر داستان رو یادم میادها! نمی‌دونم اونجا که این حافظه باید دلقک بازی در بیاره چرا قشنگ شیک نشسته سر جاش. :///

    الکس چو؟.... وای... واقعاً دلم می‌خواد سرمو بکوبم به دیوار... یعنی سرچ هم کردم و فهمیدم بازیگر پاستاست بازم شک داشتم که اون باشه! O_O واااااو اصلاً باورم نمی‌شه یعنی!

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • سه شنبه ۲۹ بهمن ۹۸

    Videos 229

    A-Teen 2018

    A-Teen Season 2 2019

     

    دوستش داشتم! :) قسمت‌های کوتاه کوتاه بود ولی بامزه بود. و اینکه اولین سریالی بود فکر کنم٬ که زیرنویس کره‌ای داشت! بعداً وقت کنم یه سری به زیرنویساش می‌زنم! :))

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • يكشنبه ۲۰ بهمن ۹۸

    Videos 228

    Drunk in Good Taste 2018

     

    ازین دو قسمتی‌ها بود و اینکه خیــــلی لوس بود. فقط دلم شیرینی می‌خواد نصفه شبی. -__-

  • ۰ پسندیدم
    • star less
    • جمعه ۱۸ بهمن ۹۸

    Videos 227

    My Strange Hero 2018

     

    دوسِش داشتم. ^_^

    یکی از کابوس‌هایی که تمام این سال‌ها دست از سرم برنمی‌داره٬ برگشتن به مدرسه است! من آدمِ از مدرسه بیزاری نبودم! همینکه مدرسه رو داشتم برای رفتن برام خوشحال کننده بود! تا روزِ آخری که مدرسه رو تعطیل کنن و خودشون بگن دیگه نیاین تا بعد از عید٬ من تا روزِ آخر می‌رفتم! درس نمی‌خوندم و موقع بعضی امتحانا هم واقعاً استرس داشتم. دوستای خوبی نداشتم و دورانِ مدرسه‌ی خاطره‌انگیزی هم! ولی باز همین که مدرسه فقط "بود" برام کافی بود. حتی یادمه با تموم شدنش چقدر حالم بد بود! که البته خب این شامل تموم شدنِ هر چیزی می‌شه چون به یه کیف پول هم وابسته می‌شم! :/ به هر حال که اینجور نبود که از مدرسه متنفر باشم! ولی خب وقتی وارد دوره‌ی بعدی یعنی دانشگاه شدم اون موقع تونستم با خیال راحت بگم که چقدر از مدرسه متنفرم!

    تمام این سال‌ها کابوس مدرسه می‌بینم. کابوس سر کلاس بودن و هیچی از درس نفهمیدن و جزوه‌ی کامل نداشتن و امتحان داشتن و درس نخوندن و دیر به مدرسه رسیدن و ازین چرندیات. که نمی‌فهمم چرا دست از سرم برنمی‌داره. حتی تو کابوسام این مورد هم زیاد تکرار می‌شه که با همون سنی که دارم٬ می‌رم مدرسه! و این برام وحشتناک‌تره! چون اصلاً نمی‌تونم تصور کنم که دوباره به اون سال‌ها برگردم! چه برسه به اینکه با سن الانم برم مدرسه! خلاصه که این کابوس همیشه با من بود تا اینکه این سریال رو دیدم...

    وقتی بوک سو به مدرسه برگشت در حالی که 27 سالش بود٬ برام وحشتناک بود... انگار خواب‌هامو می‌دیدم که داره یه جا اتفاق می‌افته!! البته بوک سو همیشه یه قسمت ذهن و زندگیش تو مدرسه جا مونده بود بخاطر ظلمی که بهش شد! و این ماجرا براش آزاردهنده نبود حتی سعی می‌کرد ازش لذت ببره! ولی برای منی که کابوس‌هام رو به یادم می‌آورد اذیت کننده بود. :(

    از این ماجرا که بگذریم٬ وقتی قسمت 2-3 بود و بازیگر بوک سو رو شناختم خوشحال شدم! :دی این همون بازیگره بود که هر بار برام آشنا بود و آخر سریال با سرچ می‌گفتم اِاِاِاِاِاِاِ اینه که!‌ :دی این‌بار بالاخره شناختم! :دی خسته نباشم واقعاً! :دی لامصب تو همه سریال‌ها هم آدم دلش براش کباب می‌شه و هی هم که گریه می‌کنه. گریه کردنش که بدتر... تو گریه نکن فقط لعنتی. :( بعد اینکه نفهمیدم چرا وقتی اینا سال دوم بودن٬ و سریال رفت یک سال بعد و اینا سال سوم بودن٬ فارق التحصیل شدن! دبیرستان‌های اینا چهار ساله بود که. :/ بعدشم که سه سال بعد یکی معلم شد یکی وکیل شد! چجوری سه ساله اینا اینقدر پیشرفت می‌کنن؟! البته این تو همه سریال‌هاشون همینه. فرتی یه آزمون می‌دن و می‌رن سراغ یه کاری. حالا تو ایران مثلاً طرف میره 4 سال درس می‌خونه وکیل می‌شه٬ چهار سال طول می‌کشه تا بتونه از مدرکش استفاده کنه. :/ آخرم می‌ذاره دم کوزه مدرکشو٬ می‌ره مثلاً بازاریاب می‌شه! :/ و اینکه چقدر فارق‌ التحصیلی براشون مهمه! :| جشن می‌گیرن و براشون اتفاق مهمیه! والا تو ایران لیسانس و فوق لیسانس هم دیگه برای کسی اهمیتی نداره. نمی‌دونم چرا کلاً فکر می‌کنم اونا مردم شادتری هستن. به هر حال. با اینکه یادآور کابوس‌هام بود و غمگینم می‌کرد٬ ولی خیلی خیلی خیلی دوستش داشتم. :)

  • ۲ پسندیدم
    • star less
    • چهارشنبه ۱۶ بهمن ۹۸