پیشونی سفید 2

بالاخره امروز برای اولین بار تنهایی رفتم سینما. :) برقا هم نرفت. :) 
قشنگ بود ولی ‌1 اش خیلی بهتر بود. :) البته ادامه داره و قسمت 3 هم داره به زودی.



بچه‌ی کوچک خود را که از اول فیلم زار می‌زند که "مااااااماااااان برییییییییم" را به سینما نیاورید! :/ یا وقتی دارد خودش را می‌کشد٬ بی‌خیال فیلم شوید و ببریدش بیرون تا هم بچه زجرکش نشود هم بقیه! :/
یعنی واقعاً بعضیا نمی‌فهمن که وقتی یه روز یه سانس کنسل شده نمی‌تونن یه روز دیگه برن بشینن سر همون جاشون و فیلم ببینن؟!!!! نمی‌فهمن باید دوباره بلیط تهیه کنن یا برن با مسئولش هماهنگ کنن؟!
مورد اول و دومی که نوشتم سمت چپ‌ام نشستن! و سمت راست هم سه تا دختر(دبیرستانی یا دانشجو) که هر سکانس فیلم رو واسه هم توضیح می‌دادن! :/ من نمی‌دونم نمی‌بینن و سرشون تو گوشی‌شونه و واسه هم توضیح می‌دن یا واقعاً دارن می‌بینن و نمی‌فهمن!!! :/ بعد تازه می‌گن چه فیلمه لوس بود! خب خرس گنده فیلم رو برای سن تو نساختن مجبوری بیای ببینی؟ برو هزار پا ببین لذت ببر. :||||
حالا صرف نظر ازینکه من کلاً همیشه و همه جا در بدترین مکان ممکن حضور دارم -__- ٬ چقدر بامزه است وقتی سینما شبیه پارک یا مهدکودک می‌شه و پر از بچه! :))) کلاً خیلی باحال بود با کلی فسقلی بشینی فیلم ببینی! :)) همیشه دلم می‌خواست فیلم‌های بچه‌ها رو برم ببینم ولی تنهایی خوشم نمی‌اومد. ولی دیگه ازین به بعد می‌رم می‌بینم. :))